یاضامن آهو

اقتدار ملی

یاضامن آهو

اقتدار ملی

بدهکار بزرگ بانکی از کشور گریخت!

بدهکار بزرگ بانکی از کشور گریخت" این خبر دستخوش شعر طنزی شد که در خبرآنلاین منتشر گردید.

یکی از مختلس های گرانقدر

دوباره گشته از کشور فراری

هزارو چهار صد میلیارد برده

ز ناچاری و از روی نداری

از آنجایی که آقازاده بوده

نشد در کار او گیر اداری

بدون ضامن و تضمین و سفته

به او دادند یک وام دلاری

پناهنده شده بدبخت گویا

به ساحلهای مخروب قناری

همانجایی که مانند جهنم

همه مشغول در بی بند و باری

خدا صبرش دهد زیرا که گشته

گرفتار و اسیر بد بیاری

برایش سخت غمگینم٬ چرا که

شده آواره دشت و صحاری

در این مورد سوالی توی ذهنم

نماید بهر پاسخ پا فشاری؛

که می خواهم بپرسم من از ایشان:

«چرا کردی تو پس اینگونه کاری؟!

زمانی که بدون هیچ مشکل

در اینحا قصر و باغ و کاخ داری

به تهران خانه در سمت شمیران

دو تا ویلا به لاهیجان و ساری

و چندین مجتمع در هر کجا با

مجوزهای مخصوص تجاری

که خیلی از مجوزها از اول

شده صادر به شکل انحصاری

و یا هر روز از روی تفنن

مدل بالاترین ماشین سواری

کسی هم با شما در این شرایط 

به هیچ عنوان ندارد کار و باری

چه عیبی داشت می ماندی؟ چرا که

تو با اوضاع اینجا سازگاری

چرا عزم سفر کردی و رفتی

که در آخر بگویندت فراری؟!

دریغا او چو خرما بر نخیل و 

دو دست ما گرفتار خماری

اگر چه جای او خالیست اینجا

ولی هستند مثل او شماری


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.