به گزارش میثاق نیوز ، روزنامه فرهیختگان با نجمالدین شریعتی، مجری برنامه سمت خدا به گفتوگو نشسته است. بخشهای خواندنی این مصاحبه در ادامه آمده است.
تلاش کردیم مردم با آرامش از این شرایط عبور کنند
– برای اولینبار در سال ۹۹ و اولین عیدی که مردم درگیر کرونا بودند و با توجه به اینکه مسافرتها محدود شده بود، برنامه سمت خدا را بهصورت زنده روی آنتن فرستادیم و این اتفاق جالبی بود که بگوییم ما هم در کنار مردم هستیم و سفر نرفتیم. به تناسب اتفاقات روز میتوانستیم مسائل روز را رصد کرده و درباره آن صحبت کنیم. درباره همدلی و مواسات که حضرتآقا بسیار تاکید داشتند، سعی کردیم با همان طرحهایی که همواره در سمت خدا درباره آن صحبت میکردیم، بهصورت پررنگتر مطرح کنیم.
– یک افق نگاهی را باز کردیم درباره اینکه مردم نسبت به شرایط و معضلات با توجه به اینکه در روزهای اول، جامعه فشار سنگینی را تحمل میکرد، چگونه برخورد کند.
– فشار بر مردم هم به ۲ صورت وجود داشت؛ از سویی آمار مرگومیر ناشی از این بیماری که ابعاد آن کاملا برای مردم مجهول بود و مردم را ترساند و دچار وحشت کرد و از سوی دیگر بیکاریها بود که سعی کردیم با رویکردی متفاوتتر به آموزههای دینی، مردم را از این شرایط عبور دهیم. یعنی هم احساس آرامش کنند و هم حال بهتری داشته باشند و هم احساس نکنند اتفاق عجیب و غریبی میافتد و این در روحیات مخاطب ما موثر بود و این به نظر من جزء مهمترین اتفاقاتی بود که در سمت خدا افتاد.
– به مناسبتی دکتر رفیعی بحث مشکلات معیشتی مردم را در رسانه مطرح کرد و بعد از صحبتهای ایشان اضافه کردم تلاش ما این بود با وجود مشکلات عدیده اقتصادی که بخشی بهواسطه تحریمها و بخشی سوءتدبیر مدیریت جامعه و بخشی بهواسطه کرونا بود، سعی کردیم نگاهی بدهیم که مردم با شرح صدر و با آرامش از این برهه عبور کنند که خداوند هم قطعا مدد خواهد کرد. این رویکرد اصلی ما در تمام مباحث بود.
قربانی اول ماه به دست کسانی رسید که مدتها طعم گوشت را نچشیده بودند
– از سوی دیگر طرحهایی در برنامه سمت خدا انجام شد، قربانی اول ماه اضافه شد که بهطور متوسط ابتدای هر ماه قمری ما حدود ۱۵۰۰ تا ۲ هزار راس گوسفند قربانی کردیم و این قربانیها بسیار خوب و قابلتوجه در بستهبندیهای خوب به دست نیازمندان و افراد کمبضاعت و کمبرخوردار رسید و برخی مردم نوشتهاند بعد از مدتها طعم گوشت را چشیدیم. آدم نمیداند باید خوشحال یا ناراحت باشد که یک خانواده ایرانی سالهاست یا چندین ماه است که نتوانستهاند گوشت بخرند.
– احساس شعف آنها از رسیدن آن بستهها که اتفاقا یک بسته نمک متبرک آستان قدس حضرت رضا(ع) یا آستان حضرت معصومه(س) یا کاظمین یا نجف در این بستهها قرار گرفته بود که به لطافت هدیه مردم که به دستان عزیزان میرسید، میافزود.
– در ماجرای آبگرفتگی خوزستان و اهواز و چه در زلزله سیسخت و چه نسبت به کادر درمان و نیروهای خدماتی بیمارستان که آنگونه که باید و شاید به آنها پرداخته نمیشد، حتی این بستهها به دستان آنها هم رسید. این بخشی بود که برنامه سمت خدا آن را پررنگ پیگیری کرد و الحمدالله این سنت همچنان ادامه دارد.
بین ۳ برنامه پربیننده شبکه ۳ قرار داریم
– الحمدالله در این مدت جزء سه برنامه پرمخاطب شبکه سه با بیشترین درصد رضایتمندی بودیم. مخاطبان ما بهطور متوسط بیش از ۸۸ تا ۹۰درصد از برنامه رضایت داشتند و در برنامهها جزء سه برنامه برتر تلویزیون بودیم.
– از نگاه من تیم برنامهساز، تیم مخاطبان که الان یک خانواده و جامعه بزرگی است و حتی مجری و شبکه برنامه دست به دست هم دادند تا به تعبیر شما یک اتفاقاتی برای این برنامه رخ ندهد. اولا سعی کردیم حرفهای تکراری بیان نکنیم. بخش عمدهای از این اتفاق، مرهون نورانیت کلام اهلبیت و نورانیت کلام وحی است که ناخودآگاه با فطرت و ضمیر مردم سروکار دارد و آنها را متوجه و متنبه میکند و این نکتهای است که نباید از آن غافل شد.
«سمت خدا» هیچگاه دنبال دیده شدن نبوده است
– از نگاه من مجری فعال برنامه، هیچگاه دنبال دیده شدن نبوده است، هیچگاه سمت خدا دنبال این نبوده که فقط مخاطب جذب کند و سعی کرده با مردم و در کنار مردم باشد که بتواند این معارف را منتقل کند و حرکت و عزم جمعی در ارتقای باورهای دینی مردم ایجاد کند یعنی از این پتانسیلی که دارد در مسیر خود استفاده کرده، نه در مسیر دیگری!
– سعی نکردیم کارشناسان ما باری به هر جهت حرکت کنند و انتخاب مباحث هدفمند بود یعنی کارشناسان با مشورت و همفکری هم کاری کردند که مباحث نه مقابل هم باشند و نه مطلبی را خلاف مطلب دیگر در برنامه مطرح کنند. این همپوشانی مطالب و کارشناسان عزیز خود نکتهای بود که به آن اهتمام و توجه داشتیم. نکات دیگری نیز وجود دارد که در مجموع در برنامهسازی تلویزیونی موردتوجه قرار گرفت و درگیر قاب و دکور و… نبودیم که جزء استانداردهای برنامهسازی است و سعی کردیم خود را بهروز نگه داریم ولی خیلی زمان خود را مصروف این مسائل نکردیم.
محتوا نسبت به فرم ارجحیت دارد
– محتوا نسبت به فرم ارجحیت دارد؛ یعنی مخاطب هم این را میپذیرد که یک بحث خوبی ارائه دهیم و حرفی برای گفتن داشته باشیم و در برهههای خاص به تناسب زمان و شرایط آن چیزی که موردنیاز مخاطب است، عرضه کنیم.
– یکی از اتفاقاتی که در سمت خدا طی این سالها افتاد، ارتباط مستقیم با مخاطب است، چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی! کارشناسان و مجری غریبه با مخاطب نیستند. یعنی ما در همین بازارها خرید میکنیم و آنجا سعی میکنیم نظرات را بگیریم. امروز همه اقشار مردم مخاطب این برنامه هستند. یکی میگوید مخاطب پروپاقرص برنامه هستم و کسی میگوید برنامه شما را دنبال میکنم و گهگاه میبینم و یکی میگوید از رادیو دنبال میکنم و یکی میگوید تکرار برنامه را میبینم. بالاخره این مخاطب امروز، سمت خدا را میشناسد، یا سفت و سخت دنبال میکند و یا گهگاه پیگیری میکند. سعی کردیم برای همه برنامه و کلام و بیان داشته باشیم و نکاتی را عنوان کنیم. این نکتهای است که نباید از آن غافل شد.
قاطبه مردم ما سمت خدا را میشناسند
– بعد از این چند سال و بیش از یک دهه برنامه میتوان گفت قاطبه مردم ما سمت خدا را میشناسند و با آن آشنا هستند که برنامهای است که از دین صحبت میکند و برای لحظهلحظه مردم در روزهای مختلف برنامه و حرفی برای گفتن دارد. لذا جوانانی که خیلی از سروشکل آنها نمیتوان تشخیص داد که مخاطب رسانه ملی ما هستند یا خیر، میبینیم این برنامه را دنبال میکنند و درباره آن خیلی ریز نظر میدهند و وقتی مخاطب را درگیر کردید، مثبت یا منفی بازخورد گرفتهاید.
– به نظرم این برنامه توانسته در فرهنگ جامعه و خانوادههای ما حضور خود را اعلام کند و خود را نشان دهد و بگوید اگر شما از دین میخواهید بشنوید، میتوانید ببینید و بشنوید و نظر شما موافق یا مخالف است.
از حاشیهها پرهیز میکنیم تا از متن جانمانیم
– اخیرا اتفاقی برای برنامه سمت خدا رخ نداده است. به بحثی ورود کردهایم که در مقطعی بحث امر به معروف مطرح شد و احساس کردیم چرا از خودمان شروع نکنیم. کارشناسان انتقادهایی به برخی برنامههای تلویزیونی داشتند که بهمذاق مدیران وقت سازمان خوش نیامد. به ما گفتند در این حوزه وارد نشوید، درصورتیکه احساس میکنم وقتی میخواهیم امر به معروف کنیم و مسالهای را جا بیندازیم، چه خوب است که از خانوادهمان شروع کنیم. آن زمان این کار را کردیم که برخی خوششان نیامد. شاید امروز در فضای رسانه چنین محدودیتهایی وجود نداشته باشد.
– تمام تلاشمان را کردیم که وارد حاشیه نشویم، یعنی خدایناکرده حواشی برنامه پررنگتر از متن نشود. اگر چنین شود ما از هدف اصلی جا میمانیم و هزاران حرف نگفته که باید بیان کنیم، متاسفانه مطرح نمیشود و اگر درگیر حاشیه شویم آفتهایی سراغمان میآیند که معلوم نیست بتوانیم راحت آفتزدایی انجام دهیم، لذا همّ ما مصروف این است که حرف دین را بیان کنیم و خیلی درگیر حواشی نباشیم و هرچند اگر چنین میشد بیشتر دیده میشدیم، ولی مخاطب اصلی و تشنه ما که شاید پیرزنی در روستاهای شمال یا کردستان باشد، میخواهد از دین بشنود و درکنار این درد مردم را میگوییم، به تناسب مشکلات معیشتی، اقتصادی و بیماری کرونا را بیان میکنیم.
– باید عموم مخاطبان را در برنامهسازی تلویزیونی درنظرگرفت، زیرا طیف خاصی مخاطب برنامه ما نیستند؛ از مراجع محترم تقلید تا رهبر معظم انقلاب، تا قشر تحصیلکرده و مردم عامی مخاطب برنامه هستند، لذا باید حرفی را بیان کنیم که خواص و بزرگان بپسندند و عوام بفهمند و عموم جامعه متوجه شود، درنتیجه نه خیلی سمت تخصصی شدن رفتهایم و نه خیلی عامیانه صحبت کردهایم.
پاسخ به شبهات در یک برنامه تلویزیونی کوتاه ممکن نیست
– ما سراغ شبهات نمیرویم، چون احساس میکنیم طرح شبهه درصورتی میتواند موثر باشد که پاسخ محکمی برای آن وجود داشته باشد و این امر مجال مفصلی را میطلبد و در برنامههای تلویزیونی با برنامهای به وسعت برنامه سمت خدا و با مخاطب عام آن ممکن است حرفی را مطرح کنیم و شبهه بیان شود، ولی مخاطب تا پای کار ننشیند فقط سوالی در ذهن مخاطب ایجاد کردهایم و این اصلا به صلاح مخاطب نیست، ضمن اینکه باید در بستر و قالب دیگری بیان شود.
– از نگاه من سمت خدا یک کتاب است؛ فصل اول و فصل دوم و… هر یک موضوعی متفاوت دارند. درمجموع میتوانیم این فصول را یک جلد واحد بزنیم، ولیکن اگر فصل اول تاریخ و فصل دوم جغرافیا باشد، نمیتوانیم بگوییم تاریخی هستیم، لذا احساس من این است که این کمکی به مخاطب نمیکند، ضمن اینکه تمام نحلههای فکری و سلیقههای سیاسی و اعتقادی را در آن آوردهایم. منتها یک نخ تسبیح دارد و حول این نخ دانهها را کنار هم میچینیم، در این راستا طی این سالها افرادی آمدهاند و رفتهاند؛ آقایان نقویان، کاشانی، پناهیان و… . همه این افراد در برههای حرف خود را زدهاند و نظراتشان را عنوان کردهاند. ما نمیتوانیم همه حرفها را بیان کنیم، فرصتمان محدود است و روزهای هفته، ماهها و سالها محدودند. ظرفیتمان محدود است.
– ما اعتقادی داریم که هم اعتقاد شخصی من است و هم آقای رکنی بهعنوان تهیهکننده که بسیار زحمت میکشد و با کارشناسان عهد نانوشته داریم این سفره که پهنشده سفره معرفت است و افراد زیادی با سلیقههای مختلف میتوانند دور آن بنشینند.
فضای مجازی عمق ندارد
– فضای مجازی از نگاه من فضایی است که انتها ندارد؛ فضایی که هرچه در آن بروید باز جا دارد، ضمن اینکه سلیقههایی که در فضای مجازی هستند متنوعتر نسبت به رسانه و تلویزیون و مخاطبان ما هستند. من خیلی مواقع در کلابهاوس یا اینستاگرام هستم، یک وجهش این است که اگر کسی خواست دنبال شریعتی، نظرات و زندگی او بگردد، جای خالی او را حس نکند، ولی آیا میتوانم تمام هم و غم خود را برای این بگذارم و از سمت خدا بزنم و بخشی از فعالیتم را معطوف به فضای مجازی کنم؟ از نگاه من فضای مجازی عمق ندارد.
– در فضای مجازی نمیتوانیم برنامهریزی کنیم، فضای مجازی از نگاه من مجاز است. نه به تعریفها باید دلخوش باشیم و نه از فحشها دلخور شویم، لذا افرادی که در فضای مجازی هستند، خیلی برای من اعتبار ندارند.
– کاری با دوستان و رفقا ندارم، ممکن است کسی از دوستان پیام دهد این چیزی که گذاشتید خیلی خوب بود، ولی عموم مخاطبان گذری و از جنس فروشگاههایی که در ترمینال هستند. طرف فروشگاه را میگذارد که اگر کسی چیزی خواست بخرد، ولی طرف به قصد خرید وارد نمیشود. برنامههای تلویزیون را مخاطبان پروپاقرص دنبال میکنند و تاثیر جدی میپذیرند، از نگاه من تلویزیون و رسانههای ما و رسانههای قدیمیمان اصالت و ریشه دارند و میتوانند تاثیرگذار و جریانساز باشند و این اتفاقات خوبی را رقم میزند و همین جریانسازی و اتفاقات و تاثیرات است که خستگی چندینساله را از تن امثال من در میآورد.
رهبر انقلاب گفتند مخاطب برنامه شما هستم؛ با همین فرمان ادامه دهید
– ما تمام تلاشمان را میکنیم از همه ظرفیتها استفاده کنیم و الحمدلله یک نگاه، یک نظر، یک کلام و یک پیام زمانی کلی انرژی به ما داده است. از پیام مخاطبی که در گوشه کشور در سیستان است یا شخصیتی همچون رهبر انقلاب که ما تقریبا دوبار بهصورت غیررسمی خدمت ایشان رفتهایم.
– منظورم از غیررسمی این است که منتشر نشده است. ایشان دغدغههای ما و کارشناسان را شنیدند و حتی گفتند که من اگر جلسات اینچنینی نباشد، مخاطب برنامه شما هستم و برنامه شما را میبینم و رصد میکنم. با جزئیات مطالبی را بیان میکردند که مثلا مباحث آقای رفیعی خیلی خوب بود. با حافظه دقیقی نکات را بیان میکردند.
– یک جلسه دیگر که خدمت ایشان رفتیم، بیان کردند راهی که شما میروید با همین فرمان ادامه دهید و نکند این مسیر را تعطیل کنید. مثل قطار در حال حرکت که خود را تعمیر میکند شما تغییراتی خواستید ایجاد کنید در حرکت ایجاد کنید. این نکته بسیار مهم و حائز اهمیت است که آقا نظر روی برنامه دارند و برنامه را میبینند.
– مراجع تقلید مکرر پیام دادهاند اعم از آیتالله صافی، آیتالله وحید، آیتالله جوادی و…. این بازخوردها را که میبینیم احساس رضایت میکنیم و خوشحال میشویم و برکات قطعا در زندگی مردم ما نقش دارد و انشاءالله خداوند عنایت کند در این وانفسا و هجوم دعوتها همگی دعوت حق را ببینیم و بشنویم و تبعیت کنیم.